همیشه‌ی متروک

زندگی‌ام هرگز چیزی به‌جز واژه‌ها نبوده است

و تنم هنوز بوی نم و آهک می‌دهد

«چه کسی می‌گوید ظرافت در پرده‌های هزار لایه پیچیده است؟ چه کسی گفت ماه کامل از پشت شاخه‌های در هم تنیده چشم‌نوازتر است؟ چرا به جای این‌که بگویم در رنج خود نشسته‌ام، از سنگ سیاهی که ردش بر شانه‌هام مانده حرف می‌زنم؟ چرا نمی‌گویم تنهایم، و می‌گویم؛ سایه‌ی گرگ سیاهی که بر قله‌های دور نشسته است، در شهر تنها بر وجود من افتاده است؟»

 

و تنم هنوز بوی نم و آهک می‌دهد

 

ف. بنفشه
دوشنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۱
۱ دیدگاه

It failed my little fire But it's bright the dying spark

I was always working steady
But I never called it art
It was just some old convention
Like the horse before the cart...

| Leonard Cohen |

 

I never called it art

 

ف. بنفشه
دوشنبه, ۶ دی ۱۴۰۰
۰ دیدگاه

You'll know that you're dreaming

گهگاه اعترافی به جای می‌گذاشت نهفته در گوشه‌یی از کارش، مطمئن که ناگشوده می‌مانَد.

Nothing

 

ف. بنفشه
سه شنبه, ۲۷ مهر ۱۴۰۰
۳ دیدگاه

find the truth, tell the truth

 

I'm leaving the table I'm out of the game

 

 

ف. بنفشه
يكشنبه, ۱۸ مهر ۱۴۰۰
۱ دیدگاه

De larmes et de sueur, et de sang, et de sang

 

La boxeuse amoureuse

 

 

ف. بنفشه
جمعه, ۱۶ مهر ۱۴۰۰
۳ دیدگاه