feels like I’m flying
انتظار برای رسیدن ساعت هفت عصر و دویدن در پیادهرو یکی از خیابانهای خلوت نزدیک خانهام شده تنها دلخوشی این روزهایم.
شش دقیقه و بیست و هفت ثانیهی امروز را با این قطعه دویدم. با چشمان بسته و دستان باز. نمیدویدم، داشتم پرواز میکردم، چیزی نمیدیدم، صدایی جز این موسیقی نمیشنیدم به هیچ چیز فکر نمیکردم و چیزی جز آن لحظه برایم مهم نبود. احساس کردم هنوز زندهام. هنوز زندهام انگار.
خیلی زیبا بود ممنونم از اشتراک گذاشتن این حس خوبتون و این موزیک زیبا
عنوان نوشته رو که دیدم گفتم حتما آهنگ، آهنگ آناتماست.
من دیوانه ی این یه جمله اش هستم و فکر می کنم زنده بودن و زندگی کردن این باشه که:
Feel so close to everything now...