It's a part of life
من توی زندگی ـ لااقل در حد خودم ـ چیزهای بد بسیاری را تحمل کردهام که بیشترش حاصل بیتجربگی و نادانیام بوده و بیشتر بیتجربگی و نادانیام حاصل درونگرایی و درخودبودگیام بوده و بیشتر درونگرایی و درخودبودگیام دلیلش این بوده که احتمالا فکر میکردهام اینطور راحتترم یا برای من اینطور بهتر کار میکند. یا من این هستم و الخ.
یک لحظهای هست توی زندگی که انگلیسیها بهش میگویند "Aha moment". آن لحظهای که تو با خودت میگویی: آهاا پس درستش این بوده و من تا حالا اشرق را مشرق فرض میکردم. من توی هفتهای که گذشت از این لحظات زیاد داشتهام که همهاش هم حاصل بودن در شرایط سخت بوده.
اتفاقات بد درست است که ناخوشاینداند اما همیشه با خودشان یک هدیهی کوچک برایت میآورند، یک تجربه، یک دانش و حقیقت تازهای که تا آن لحظه نمیدانستی. اتفاقات بد هم جزئی از زندگیاند. چیزی از جنس همان ماجراهای واقعییی که جیمز جویس حرفش را میزد.
یک چیزهایی دربارهی خودم یاد گرفتهام. یکیش این است که هنوز آنقدر که باید روی خودم تسلط ندارم و خودم را نمیشناسم و نقطه ضعفهایم را اگرچه میشناسم اما درست نمیدانم اگر چیزی تحریکشان کند تا چه درجهای میتواند حالم را متحول کند.
یک وقتی هست که تو وسط یک اتفاق بدِ ناخوشایند گیر کردی یا وسط یک تصادف یا یک دعوا و درگیری، عصبی یا مضطربی، یک کارهایی میکنی که رویشان صددرصد تسلط نداری، یا یک حرفهایی میزنی که قبل از گفتن بهشان فکر نمیکنی و اصلا نمیتوانی فکر کنی. آن لحظه لحظهی فکر کردن نیست. اما زمانی هست که از آن دقایق گذر میکنی و وقتی که دریای طوفانیات آرام گرفت و فوران مذاب آتشفشانات فرو نشست مینشینی توی ساحل آرام و به کارهایی که کردی، به حرفهایی که زدی فکر میکنی و آنجاست که متوجه میشوی چقدر خودت را نمیشناسی. چقدر شرمنده میشوی، چقدر تعجب میکنی، چقدر حیرت میکنی و گاهی چقدر به خودت حق میدهی. آدم به بچهای که حرف زدن بلد نیست حق میدهد برای طلب کردن غذا گریه کند.
نمیشود بنشینی کتابهای روانشناسی یا مدیریت ذهن بخوانی یا کتابی با این عنوان که "چطور در موقعیتهای حساس واکنش درست نشان بدهیم" تا یاد بگیری این چیزها را. تو اصلا صدتا کتاب بخوان! یک چیزهایی را تا شخصا تجربه نکنی یاد نمیگیری. باید توی آن موقعیت حساس قرار بگیری و گند بزنی و گند بزنی و گند بزنی و آسیب ببینی و آسیب ببینی و به قول شرمن الکسی، آسیبت آسیب ببیند تا شاید یک روزی یاد بگیری.
و همهی اینها یک بخشی از زندگیاست. و زندگی همین است. و زندگی به قول عباس کیارستمی تنها چیزی است که داریم.