همیشه‌ی متروک

زندگی‌ام هرگز چیزی به‌جز واژه‌ها نبوده است

ننوشتن، بزرگ‌ترین آفتِ نوشتن

چند چیز آفت نوشتن است. یکی آن سکوت و بی‌حرفی و بی‌حوصلگی یا همان چیز که گاهی می‌شود بحران اگزیستانسیال نامیدش یا پوچی یا چیزی شبیه به این. یکی افتادن در مرداب روزمرگی ساده و بی‌اتفاق زندگی، چه در درون و چه در بیرون، و گاهی اوقات درست برعکس، زیادی رویدادها، آنچنان که از شدت فشرده بودنِ وقایع، آدم سردرگم می‌شود و چندتایی‌شان را حتا فراموش می‌کند و به وقت فراغت، آنچنان خسته است که دیگر نای نوشتن ندارد.

یکی از همین روزها از کسی چیزهایی شنیدم که خلاصه‌اش می‌شود همین جمله‌ی کلیشه‌ای که اگر قصد انجام کاری داری، بهانه‌ها را بگذار کنار و همین امروز همه چیز را رها کن و برو سراغش. بی‌صاحب جمله‌ی کلیشه‌ای ساده‌ی مسخره‌ی کاملا درستی است. آدم لجش می‌گیرد اینقدر که این جمله درست است.

با این حساب از همه‌ی این‌ها گذشته اصلی‌ترین دلیل ننوشتن تنبلی است. بزرگ‌ترین آفت نوشتن، ننوشتن است.

 

ف. بنفشه
چهارشنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۹

نظرات (۳)

  • هیـ ‌‌‌ـچ
  • آب شور رو هر چی بخوری تشنه‌تر میشی اما این موضوع دقیقاً نقطهٔ مقابل اونه که هر چی ننویسی، چشمهٔ نوشتنت بیش‌تر رو به خشکسالی میره...

    سلام.احسنت

    عالی ود

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی