متناقضِ ابدی
دنیای ما پر از تناقض است. در این دنیا هیچ چیز با هیچ چیز نمیخواند. از سیاست گذاریهای کشوری و حقوق بشری و جنگها و ظلمها و صلحها بگیر تا کوچکترین اجزا و افراد.
آمریکا نگران حقوق بشر در ایران است درحالیکه بزرگترین متحدش اسرائیل، کثیفترین آپارتاید جهان است. و مردم فلسطین همچنان در حال ظلم دیدن اند و حقوقشان _که گویی جزء حقوق بشر محسوب نمیشود_ مدام پایمال میشود. آمریکایی که نگران حقوق انسانهاست در هر لحظه نقشی بزرگ در ریختن خون چند انسان دارد.
تمامی ادیان که داعیهی انسان دوستی و به اوج رساندن اشرف مخلوقات و نفس مطمئنه و الخ داشته اند و پیام آور همهی چیزهای ظاهرا خوب بوده اند در طول تاریخ مسبب خون ریختنها و جنگها و جنایات بزرگی شدهاند.
و هزاران هزار مثال کوچک و بزرگ دیگری که میشود نوشت.
بله جهان ما پر از تناقض است و ما آدمها نمونههای کوچک شدهای از همین تناقضها هستیم. ما آدمها اصلا زاییدهی این تناقضهاییم.
من و تو هم هستیم.
من تشنهی حرف زدن با تو ام. تشنهی یک کلمه نوشتنت. اما وقتی پیامی میدهی جواب نمیدهم. به هزاران دلیل موجه و غیرموجهای که برای خودم ساختهام و نساختهام. تو دلبستهی کس دیگری هستی اما باز هم نمیتوانی از من دست بکشی. من گاهی اوقات سرزنشکنندهی تنهاییام هستم اما به محض اینکه کسی تلاش میکند کمی به من نزدیکتر شود فرار میکنم. تو میخواهی هزاران نفر تو را بخواهند اما در عین حال تنها باشی. میبینی؟ من و تو حتا در تناقضاتمان هم به نوعی شبیه به همیم.
و جهان کماکان جای کثافتی است.
من و تو هم هستیم. تو برای من همه چیزی، اما من و تو هیچ چیز نیستیم.