قیاسهای الکی..
توی بازی کندی کراش وقتی یک جایی از بازی، توی مرحلهای گیر میکنی و نمیتوانی ردش کنی خودِ بازی به شکلی کمکت میکند، حرکت اضافه هدیه میدهد یا یک امکان و ابزاری پیشنهاد میکند تا بتوانی آن مرحله را رد کنی و بگذرانی و بری مرحلهی بعد. کاش زندگی هم همینطور بود. مگر نه اینکه اول تا آخرش یک بازی مسخره بیشتر نیست؟ چرا وقتی یک جایی، توی یک چیزی گیر میکنی کمکت نمیکند تا بتوانی ازش بیرون بیایی؟
شاید باید درخواست کمک کنین
البته درخواست هم نکنین کمک ها میرسه ولی خب اون جوری شاید بهتر برسه
معلوم نیست که چی گیره و چی آزاد آخه قربونت، پایانش بازه، آدم افسوسخوار و فراموشکار و عاشق و معشوق و بسیار پیچیده و همهچیزخواهه، همین خود من :|