هر از گاهی فریاد بزنید؛ برایتان خوب است.
ده دقیقه است بیوقفه زل زده ام به دیوار روبهرو. کلمات مثل فریادهای سپاهیان یونان در جنگهای کتابِ ایلیادِ هومر توی سرم سر و صدا میکنند. ذهنم به هم ریخته است. مرتب کردن کلمات برایم دشوار است. باور کنید اصلا نمیدانم از چه میخواهم بنویسم. فقط میخواهم کمی از این سپاهِ کلمات را روی صفحهی مانیتور خالی کنم، شاید کمی ذهنم آرام بگیرد.
یک وقتهایی هست که تشنهی گفتن یک جملهای، خودت را میکشی که چند خط چیز بنویسی ولی نمیشود که نمیشود. یک وقتهایی هم هست که برعکس، کلمات آنقدر زیادند که جملهها بیربط و باربط سریع و پشت سر هم توی سرت قطار میشود.
من اینجا را ساختهام برای این جور مواقع. برای خالی کردن مغزم.
برای شمایی که من را نمیشناسید لازم است بگویم که من بیرون و درون آرامی دارم. نود درصد مواقع چنین است؛ اما آدمی مثل من هم گاهی اوقات نیاز دارد که فریاد بزند.
فریاد زدن خوب است. پیشنهاد میدهم شما هم هر از گاهی فریاد بزنید؛ برایتان خوب است. و قطعا لازم به توضیح نیست که فریاد کشیدن انواع مختلفی دارد و بالا بردن صدا بیهودهترین نوع آن است.