ما از خیلی چیزها گذشتهایم
خب ما هیچوقت برای حرف زدن نیازی به کلمات نداشتیم/نداریم. ما از کلمات گذشتهایم. ما از خیلی چیزها گذشتهایم. چیزهایی هست که تنها تو میفهمی. چیزهایی هست که فقط من میدانم. بین ما چیزهایی هست که هیچوقت تمام نمیشود.
امیدوارم ته همهی اینها و آنچه که رفت و نرفت، پشیمانی نباشد برایمان.
من این روزها از همیشه تنهاترم. از همیشه خستهتر. از همیشه ناامیدتر. از یک جایی به بعد هیچ چیزی توی زندگی من درست پیش نرفت. از یک جایی به بعد همه چیز کمکم فروریخت و نابود شد و از دست رفت. اینها را فقط به تو میتوانم بگویم، فقط به تو دوست دارم بگویم. نمیگویم کاش بودی و کاش میخواندی و کاش... من از اینها هم گذشتهام. من از خیلی چیزها گذشتهام.
حالا تنها چیزی که میخواهم این است که تمام شود. اینکه این دریای طوفانی یک لحظه آرام بگیرد. اینکه آن آرامش درونی همیشگی که داشتم به من برگردد.