همیشه‌ی متروک

زندگی‌ام هرگز چیزی به‌جز واژه‌ها نبوده است

یازده

مدت‌ها پیش چیزی را دور انداختم که نمی‌بایست می‌داشتم. چیزی که بیش از هر چیز دیگر دوست داشتم. می‌ترسیدم روزی آن را از دست بدهم. بنابراین خودم آن را رها کردم. به این نتیجه رسیدم که اگر قرار است از من دزدیده شود یا آن را بر اثر حادثه‌ای از دست بدهم، بهتر است خودم از آن چشم بپوشم. البته دچار خشمی بودم که از بین نمی‌رفت، که بخشی از آن بود. اما همه‌ی ماجرا یک اشتباه عظیم بود. نباید هرگز آن را دور می‌انداختم.
| کافکا در کرانه _ هاروکی موراکامی |

_ انگار زندگی ما لا‌به‌لای کتاب‌ها چال ‌شده. شاید هم ما در دنیای کتاب‌ها خودمان را جستجو می‌کنیم.

ف. بنفشه
دوشنبه, ۱۶ ارديبهشت ۱۳۹۸
۰ دیدگاه

ده

دنیا وفا ندارد ای نور هر دو دیده
| حافظ |

ف. بنفشه
دوشنبه, ۹ ارديبهشت ۱۳۹۸
۰ دیدگاه

نه

نقل است که درویشی در آن میان از او پرسید که عشق چیست؟ گفت: امروز بینی و فردا بینی پس فردا بینی، آن روزش بکشتند و دیگر روزش بسوختند و سوم روزش به باد بردادند. یعنی عشق اینست.
| ذکر حلاج _ تذکرةالاولیا |

ف. بنفشه
شنبه, ۷ ارديبهشت ۱۳۹۸
۰ دیدگاه

هشت

دیروقت است خسته‌ام. تنهایی مثل خالیِ ورم‌کرده و تاریکِ توی خمره‌ای سربسته اتاق را پُر کرده. خوابْ پناهگاهِ خوبی‌ست: «خواب و فراموشی».
| شاهرخ مسکوب، روزها در راه، صفحه ۶۳۳ |
 
ف. بنفشه
جمعه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸
۱ دیدگاه

هفت

‏نه چیزی هست که بگویی، نه چیزی که با آن بگویی، نه چیزی که از آن بگویی، نه توانی برای گفتن، نه میلی به گفتن؛ اما باید گفت.
| ساموئل بکت |

ف. بنفشه
شنبه, ۲۴ فروردين ۱۳۹۸
۱ دیدگاه

شش

و هیچ‌کس نمی‌داند. هدایت را دوستانش دق‌مرگ کردند (او در سرگشتگی از اوضاع ضعیف شد و دست از زندگی کشید) هدایت را راست‌ها و چپ‌ها هر دو کشتند. مداحان چیزهایی که در او نبود و اسباب یأس از بی‌شعوری آن مداحان شد (برای من گفته بود) هدایت مرد و من به سکوت و مرض سکوت مبتلا شدم.
| یادداشت‌های روزانه‌ی نیما یوشیج، انتشارات مروارید، صفحه ۴۶ |

ف. بنفشه
دوشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۸
۱ دیدگاه

پنج

و مردی سینه‌ی خود را شکافت تا بنگرد در آن دل هست یا نه، و بود و می‌تپید! و آن یک رگ باز کرد تا بداند در آن خون هست یا نه، و بود و سرخ بود.
| اژدهاک _ بهرام بیضایی |

ف. بنفشه
جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۸
۰ دیدگاه

چهار

لا تُغرِّب أحداً راک وطناً...
غربتِ کسی نباش که تو را وطن دیده است...
| محمود درویش |

ف. بنفشه
سه شنبه, ۱۳ فروردين ۱۳۹۸
۰ دیدگاه

سه

وقتی کسی زندگی گذشته‌اش را پنهانی مرور می‌کند مهربان‌تر می‌شود.
| استاکر |

ف. بنفشه
يكشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۸
۱ دیدگاه

دو

گهگاه اعترافی به جای می‌گذاشت نهفته در گوشه‌یی از کارش، مطمئن که ناگشوده می‌مانَد.
| خورخه لوییس بُرخس _ بیژن الهی |

ف. بنفشه
جمعه, ۹ فروردين ۱۳۹۸
۰ دیدگاه

یک

... رفتم تماشای آتش‌بازی، باران آمد باروت‌ها نم برداشت.
| ابراهیم گلستان |

ف. بنفشه
پنجشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۸
۰ دیدگاه